آشــــــنای غریـــــب

اینجا همه چی در همه

آشــــــنای غریـــــب

اینجا همه چی در همه

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۱۲۴ مطلب با موضوع «مطالب عاشقانه» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۴۸ ق.ظ

هیچ وقت

🌸🌸🌸


ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ

ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﺣﺮﻑ ﻣﺮﺩﻡ

ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﮑﻦ

ﺩﻫﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺯﻩ

ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺩﺯﺩﻩ

ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺪ ﺑﺨﺘﻪ

ﺯﯾﺎﺩ ﮔﺮﺩﺵ ﺑﺮﯼ ﻣﯿﮕﻦ ﻭﻟﻪ 

ﺗﻮ ﺧﻮﻧه ﺑﺎﺷﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﻓﺴﺮﺩﺱ 

شوخ باشی میشی سبک

سنگین باشی میشی مغرور

ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﯿﮕﻦ مورد داره‎

ﻣﺮﺍﻣﺖ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﯿﮕﻦ داره دون میپاشه

ﭘﺲ ﺑﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺑﮕﻦ

ﺧﺪﺍﯼ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻗﻀﺎﻭﺕﮐﻨﻪ ﻭ ﺑﺲ

ﭘﺲ ﻟﺬّﺕ ﺑﺒﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ  ﮐـــــــــــــــﻪ

ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﮔﺸﺖ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۴۸
پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۵۲ ق.ظ

موهایت

موهایت را بافتی و

رفتی!

ڪاش قبلِ رفتن می گفتی


سنجاق سری

ڪه جا مانده را

به ڪجای این 

شعرهای پریشان بزنم...؟!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۵۲
پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۵۱ ق.ظ

عشق

عشق 

رفتار خوبی

با یک دوست نیست

آن را برایت آرزو نمیکنم

نمیخواهم در روزهای بارانی

چشم هایت را گمشده ببینم

گمشده در

جیب بی انتهای آنهایی که

هیچ چیز را به یاد نمی آورند

عشق 

رفتار خوبی

با یک دوست نیست

آن را برایت آرزو نمیکنم

نمیخواهم عاقبتت این باشد.


ریچارد_براتیگان


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۵۱
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۳ ب.ظ

باید باور کنیم


بــــاید بــاور کنــیم !

"تنـهـــایی" . . .

تلـــخ تــرین بــلایِ بــودن نیــســت . . . 

چیـــزهـای بـدتــری هـم هســت . . . 

روزهـــای خستـــه ای که در خـلـوتِ خـانـــه، پـیـــــر می شــوی . . . 

و ســال هــایی که ثانــیه به ثانیــه از سَــر گذشتــه اســت. . . 

تـــازه پِــی می بـــریــم کـه تــنـــهـایـی، تلخــخ تــرین بـلایِ بـــودن نیســـت. . . 

چیـــزهـــای بدتـــری هم هســــت 

دیــر آمـــدن!


۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۱۳
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۰۶ ب.ظ

عشقت

هیچگاه

تو را...

آنگونه
دوست نخواهم داشت...

که
زندانیم باشی...!

زندانبانی...

شغل مورد علاقه ام نیست...!

و از دید من...

زندان...

منفورترین مکان دنیاست...!

من...

تارهای افکار خویش نیز...

گسسته ام...!

چه برسد...

به تو...!!!

تو میتوانی پرنده باشی...

اما...

اینکه بخواهی
تا چه حد...

در آسمان من...

اوج بگیری...

در خود توست...

میزان اوج گرفتن و پروازت...

بستگی دارد به...

"آرزویت""باورت""خواستنت""صداقتت"

و...

"عشقت"

هر میزان که...

از
چشمه عشق...

سیرابتر بنوشی...

بیشتر اوج خواهی گرفت...!

من...

تو را...

آرزو نخواهم کرد...!

آنکه با
دل می آید...

با دل میماند...

و این...

می ارزد به تمام زندگی...!!!




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۶
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۰۰ ب.ظ

رویای یخی...

پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

 و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

 بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

 همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

 حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

 همه شب;

 پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

 رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

 که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

 و در مجادله ناکوک دل و عشق،

 کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

 تو میدانستی;

 رویای شیرینم، یخیست

 "هایش" کردی

 چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۰
شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۳ ق.ظ

دکتر علی شریعتی 2


در عجبم! از مردمی که خود زیر شلاق ظلم وستم زندگی میکنند…!

اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد میگریند…!

 افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند…!

و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند…

( دکتر علی شریعتی)


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۰:۳۳
شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۷ ق.ظ

دیگر بی تاب نیستم!

کودکی هایم عاشق تاب بازی بود...

تاب می خورد و می خندید

بزرگی هایم هم تاب بازی را دوست دارد...

هر از گاهی دست بی تابی هایم را می گیرد و به تاب بازی می برد!

نمی دانم چه رازی در میان است...

ولی همین که بی تابی هایم را به تاب می سپارد

دیگر بی تاب نیستم!

بزرگی هایم تاب می خورد و می خندد...!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۰:۲۷
جمعه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۱۶ ب.ظ

تا رسیدم به تو عمرم مثل عطر رازقی رفت



همه ی فصل جوونیم پا به پای عاشقی رفت

تا رسیدم به تو عمرم مثل عطر رازقی رفت

دل من تو این جزیره واسه هر دلی پناه بود

لب ساحل تک و تنها چشم به راه قایقی رفت

دیگه حوصله ندارم خسته ام خسته ی خسته

روی کتفم جای زخم و دلم از همه شکسته

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۱۶
جمعه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۱۱ ب.ظ

کمی زوده


برای لمس دستای لطیفت
من هر شب لحظه ها رو می شمارم
همه دلواپسی هام مال اینه
ازت خاطره خوبی ندارم

کمی زوده بری آسوده باشی
بدون من و یاد چشم خیسم
کمی زوده بخوای از من جدا شی
نرو با رفتنت دیونه می شم

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۱۱