يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۰ ب.ظ
خسته ام
خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که
نیست !
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز
رو به راه است....!
............اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم
میخواهم لج
کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا...!
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و
امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟؟!
خسته ام .... از تو .... از خودم....از
همه ی زندگی .....
میخواهم بکشم کنار ! از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی
..